ما ميميريم
تا شاعران بسيار شعر بگويند
«ما ميميريم» بازي قشنگي است
وقتي مادر پوتين افسر جوان را ليس ميزند
و روزنامهها هي عكس پدر را مينويسند
كنار آدمهاي مهم
هر شب هزار بار عروس ميشود
و خواهرم هزار بار جيغ ميزند
هزار بار بازي قشنگي است
« كارگران ساعت يازده احساساتي ميشوند»
فردا همه به خيابانها/ مي ريز/ ريز ميكنند/ پارچههاي رنگي را/ آواز ميخوانند/ ميرقصند/ و البته شعار ميدهند/ ما ميميريم/ تا عكاس «تايمز» جايزه بگيرد
من گرگ خيالبافي هستم- الياس علوي
|